بسم الله الرحمن الرحیم
نمونه ایی از شجاعت و ایثار فرزندان حضرت ام البنین علیهما السلام!
از سوی ابن زیاد ملعون نامه ای به عمر سعد رسید که در آن تأکید کرده بود به جنگ و شتاب در درگیری با حسین علیه السّلام و یارانش، و او را از هر گونه تأخیر و مهلت دادن و مسامحه بر حذر داشته بود.
به دنبال این نامه، به فرمان عمر سعد ملعون گروه دشمنان سوار بر اسبها شدند و به طرف خیمه های امام علیه السّلام نزدیک گردیدند.
شمر خود را به خیام امام حسین علیه السّلام و یارانش نزدیک کرد و صدا زد:
این بنوا اختی: عبد اللَّه و جعفر و العباس و عثمان، خواهرزادههایم عبد اللَّه، جعفر، عبّاس، و عثمان کجایند؟
مام حسین علیه السّلام به عباس علیه السّلام و برادرانش فرمود:
اجیبوه و ان کان فاسقا فانّه بعض اخوالکم
جواب شمر را بدهید گر چه فاسق است، چه آنکه او یکی از داییهای شما است
.در میان عرب رسم بود که دختران قبیله خود را خواهر میخواندند، نظر به اینکه شمر از قبیله کلاب بود، حضرت امّ البنین (س) مادر عبّاس، عبد اللَّه، جعفر و عثمان (ع) نیز از آن قبیله بود، شمر از أمّ البنین (س) تعبیر به خواهر کرد.
غمنامه کربلا، ص: 112
عباس علیه السّلام و برادرانش گفتند: به ما چه کار داری؟
شمر گفت: «یا بنی اختی انتم آمنون ..،
ای خواهرزادههایم شما در امان هستید، خود را همراه برادرتان حسین علیه السّلام به کشتن ندهید، و به اطاعت امیر مؤمنان یزید بن معاویه درآیید.»
حضرت عباس علیه السلام به او چنین پاسخ داد:
تبّت یداک و لعن ما جئت به من امانک یا عدوّا للَّه، أ تأمرنا ان نترک اخانا و سیّدنا الحسین بن فاطمة، و ندخل فی طاعة اللّعناء اولاد اللّعناء،
دو دستهایت بریده باد! و بر آنچه از امان را آوردهای لعنت باد ای دشمن خدا، آیا به ما امر میکنی برادرمان و آقایمان حسین علیه السّلام پسر فاطمه علیها السلام را رها کنیم، و پیرو ملعونان و ملعون ملعونزادگان شویم؟
شمر در حالی که خشمگین و سرافکنده بود، به سوی لشکرش بازگشت.
مقتل الهوف مسلک ثانی ….ص54